شوهاز

ایرانشهر

شوهاز

ایرانشهر

تفکیک دوره‌های تاریخی شعر و ادب بلوچی

اولین دوره قابل ردیابی شعر بلوچستان به دوران معروف به عصر "چاکر" اول بر می گردد که قدمتی تقریبا هزار ساله دارد. در این دوره عشایرکوههای بلوچستان بدون حضور طبقه های فعلی جامعه مانند حاکم و روحانیون مذهبی و با آزادی عمل ناشی از ضعف نظارت حکومت مرکزی به جولان دادن مشغول بوده و جنگ و ستیز های خود را در قالب شعرهای حماسی و رجز خوانیهای منظوم ثبت و ضبط می کردند.

اشعاری از شاعرانی چون " بی بکر" و " شولان" از آن دوره به جا مانده است که نشان می دهد وزن عروضی در آن مقطع چندان مورد توجه نبوده و و جود ریتم و آهنگ مناسب برای شاعران کفایت می کرده است.
دوره دوم شعر و شاعری گویا با گسترش روستا نشینی آغاز شده است که طی آن عده قابل توجهی از افراد با سواد که به اصطلاح " ملا" نامیده می شدند (معادل میرزا در زبان فارسی) پرچم داران و موتور محرک ادبی جامعه بوده اند.

شاعرانی چون " ملا فاضل"، " ملا بوهیر"، "ملا قاسم"، " ملا بهرام" و دیگران در این مقطع ظهور کرده که علاوه بر اشعار سرودن اشعار حماسی، بیان پند و اندرزهای اخلاقی، تجربیات زندگی ، حکایات و افسانه ها و نهایتا موضوعات مذهبی را از طریق شعر در دستور کار خود قرار داده و عملا باعث شکل گیری فولکلور بلوچی شده اند.

گروهی معتقدند در این دوران بود که با پایان دوره صفوی و اشغال ایران توسط افغان ها و ورود افراد و اقوامی از آن سرزمین به عنوان مدعیان حکومت محلی، طبقات فعلی جامعه بلوچ و بخصوص طبقه خوانین شکل گرفته و نهادینه شده اند. اهمیت موضوع اخیر آنجاست که با ورود به دوره خان و سرداری، محافل و مجالسی تحت عنوان " حاکمی دیوان"، بصورت دربارهای کوچک دور آنان تشکیل گشته و شاعران، یعنی همان ملا ها یا میرزاهای محلی تبدیل به نقال و چراغ مجالس آنان شده و این موضوع عملا محافل ادبی اولیه را نهادینه نموده است.

صرف نظر از اشعار ادبی حائز اهمیت، انواع اشعار و تصنیف های های دیگری چون لیکو و زهیرونک ( نوستالوژی یا واگویه های دلتنگی و غربت)، موتک ( مویه)، نات ( همان نعت یا اشعار مذهبی در ذکر بزرگان دینی و مشایخ)، سپت ( اشعار لحظات خوشی جمعی مانند تولد بچه) و نهایتا صوت ( تصنیف های موسیقی شاد و لحظات طرب مانند عروسی) در فرهنگ بلوچی موجود می باشد که احتمالا خلق و پرورش آنها بطور عمده در این مقطع صورت گرفته است.

دوره سوم را باید دوره بیداری نام نهاد. دوره ای که عطش یافتن جایگاهی مناسب برای زبان وفرهنگ خود در وجود بلوچ شعله کشید. اودر حالیکه خود را در معرض بمباران فرهنگ های منطقه ای و جهانی می دید، آگاه شد که تاکنون برای حفظ و ترویج فرهنگ خود گامی موثر برنداشته و در خوابی سنگین بوده است. او انبوه کتابها و نشریات و فیلم ها و برنامه های رادیویی و تلوزیونی را می دید که به همه زبانها نشر و تولید می شوند و در این میان از زبان باستانی آریایی بلوچ نشانی نیست.

می گویند " سید ظهورشاه هاشمی" طلایه دار این جنبش هنری ادبی دیر هنگام بوده است. تا قبل از آن بلوچ حتی فرهنگ لغتی برای خود گردآوری نکرده و اشعار رزمی و بزمی اش تکراری و فاقد جذابیت های ادبی شده بود.
نهضت بیداری ادبی بلوچ را نه فقط ادیبان، بلکه اهل موسیقی نیز با جدیت همراهی کرده تا از موسیقی بعنوان تنها رسانه ادبی خود بیشترین بهره را جسته و حتی المقدور جبران مافات نمایند.

جملات نعت ها و اشعاربلوچ تا آن زمان بدلیل بی سوادی و مکتوب نشدن تحریف شده و کمتر دارای عنصر خیال، صنایع ادبی، و مفاهیم ارزشمند بوده و به جای مفهوم و وزن عروضی، عمدتا به به آوردن قافیه ای در ابیات بسنده می شد. چنین اشعاری طبعا طبع جوان وپویا نسل جدید را راضی نمی کرد و نتیجتا موسیقی های هندی (بالیوود) و فارسی (لس آنجلسی) به سلاخی جسم بی رمق ادب و هنر بلوچ پرداخته بودند.

آرام آرام اوضاع تغییر کرد. اکنون دو سه دهه می باشد که بوضوح شاهد به ثمر نشستن زحمات نسل قبلی می باشیم. دیگرغزل سرایان بلوچ همچون "مبارک قاضی" و " جی آر ملا" و "بشیر بیدار" و دیگران، با همراهی موسیقی همه جا شناخته شده هستند. در تاکسی، مراسم عروسی، منازل و محافل خصوصی دیگر کمتر می بینیم که شعر و موسیقی بلوچ به نوع هندی و فارسی اش ترجیح داده شود. عده خوانندگان ماهتاک های بلوچی سیر صعودی دارد و گروه های فیلمسازی بلوچ و لو به شکلی آماتور گونه در حال باز کردن راه خود به قلوب هم زبانان شان در جای جای جهان بوده و دیگر حتی کسانی که عاشقانه پایبند آن نیستند، همراهی با قافله ادب و هنر بلوچ را برای خود افتخار می دانند.

مبارک رازگو برای همه زحمتکشان فرهنگی و ادبی صاحبنام و گمنام جهان بویژه همزبانان بلوچش آرزوی بهروزی و موفقیت هر چه بیشتر دارد. این مطالب هنوز ناپخته و در حد فرضیه است. لذا نقد شما عزیزان یاری رسا ن ماست.
 
بقلم مبارک رازگو فروردین 1387
نظرات 1 + ارسال نظر
عمو سیبیلوو شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:43 ق.ظ http://amosibilo.blogsky.com

« منم زردشت که دشمن دروغ پرست و پناه نیرومند ، پیرو راستی خواهم بود تا در روز رستاخیز کشور دلخواه از آن من باشد .

ای مزدا !

تا هنگامی که می ستایم و می سرایم ، - همچنان دشمن دروغ و یاور راستیم - ای اهورا ! از تو می پرسم ، به من برگو چگونه دروغ را به دستهای توانای راستی توانم سپرد تا آنرا به دستور آئین تو برافکند و به دروغ پرستان شکست سترگی دهد و برای آنان رنجها و ستیزها به بار آورد ؟ »


اوستا - گاتاها - یسنا - هات44

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد